موجت کجاست تا به شکن‌های کاکلش
عطری ز خاک و خانهٔ خود جستجو کنم
موجت کجاست تا که پیامی به صدقِ دل
بر ساکنان ساحلِ دیگر
همراه او کنم:
کاین‌جا غریب مانده پراکنده خاطری‌ست
دلبستهٔ شما و به امّید هیچ‌کس!

دریا! متاب روی
با من سخن بگوی
تو مادر منی، به مَحَبّت مرا ببوی
گرد غریبی از سر و رخسار من بشوی
دریا! مرا دوباره بگیر و بکن ز جای
بگذار همچو موج
بار دیگر ز دامن تو سر برآورم
در تندخیر حادثه فانوس برکشم
دستی به دادخواهی دلها درآوردم
دریا! ممان مرا و مخواهم چنین عبث!


بخشی از شعر از این سوی با خزر - سیاوش کسرایی


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

متن عاشقانه|تکست لاو|متن آهنگ|متن غمگین John ترجمه متن عاشقانه های خواهر و برادر Jazzy زیبایی و جوانی سمفونی روزهای یک کتابدار لینک باکس مد پیکس خورشید هدایت طعم متفاوت قهوه